کمتر از ده سال پیش بود که به یک باره زندگی ام با بیماری های عجیب و غریب به هم ریخت.
زانوهایم به شدت درد میکرد و خواب و خوراک را از من گرفته بود. پیش هر پزشکی میرفتم نسخه ای مینوشت که هیچ کدام کارساز نبود. توی خواب هم درد میکشیدمو نمیتوانستم روی پاهایم برای چند لحظه بایستم. از اون طرف سردرد های میگرنی درد آور امانم را ربوده بود. به شکلی که از برخی مواقع از درد سرم را محکم به دیوار میکوبیدم. در کنار این همه درد حساسیت چهار فصل هم که باعث شده بود همیشه یک بسته دستمال کاغذی کنارم داشته باشم. مدام اتسه و آبریزش بینی. توی تابستون هم مجبور بودم خودم را بپوشونم که باز هم سرما نخورم. خیلی خیلی زندگی زجر آور شده بود. متاسفانه از این همه درد رو آوردم به مواد مخدر و تریاک تا شاید دردم کمتر شود. خلاصه که قوض بالا قوض شده بود. تا به جایی رسیدم که در اول جوانی تصمیم به خود کشی گرفتم. چون توانایی تحمل این همه درد و رنج جسمی و روحی را نداشتم. اواخر سال ۹۲ و لحظه تحویل سال زمانی که به شکلی جدی خودم را به سیم برق بستم و دوشاخ توی دستم بود. میخواستم که به همه چیز خاتمه بدهم. یک لحظه یک دستی پشت شانه هایم را لمس کرد. تا برگشتم چیزی ندیدم. از ترس روی زمین نقش شدم. ندایی از درون قلبم انگار من را به سمت قفسه کتابخانه میکشید. نیرویی به من میگفت یک راهی برای رهایی از این همه درد وجود دارد. توی قفسه کتابخانه چشمم به کتابی که یکی از دوستانم سالها قبل به من داده بود افتاد. روی کتاب نوشته بود تو یک شفا دهنده هستی. زمانی که کتاب را باز کردم و شروع به خواندن کردم نفهمیدم زمان چگونه رفت تا صبح شد. گویی سرنخ سلامتی را پیدا کردم.
اولین چیزی که متوجه شدم این بود که بیماری هایم را خودم ایجاد کرده بودم. بعد از آن روز هدایت شدم به دوره های سلامتی اساتید بزرگ جهان و گویی این رسالت من شده بود تا این رمز و راز ها را در اختیار افرادی که میخواهند سلامتی شان را برای همیشه بدست بیاورند، قرار دهم.
من بعد از چند ماه سلامتی ام را آرام آرام بدست آوردم و الان به لطف خداوند سالها است که حتی یک سرماخوردگی معمولی هم نگرفته ام و این دوره ای که در پیش روی شما قرار دارد شما را با هزاران دلیلی آشنا میکند که باعث بیماری شما میشود و راهکارهای بسیار ساده ای ارائه شده است که به راحتی سلامتی تان را تضمین میکنید.
جهت شرکت در دوره روی تصویر زیر بزنید
بازدیدها: 76