موفقیت با قوانین خداوند11

نقش خدا در موفقیت

چرا بعضی ها موفقند و بعضی موفق نیستند؟ آیا نرسیدن به موفقیت خواست خداست؟ موفقیت یا عدم موفقیت دست ماست یا خدا؟ آیات تعز من تشاء و تذل من تشاء چیست؟ اگر من در خانه ۴٠مترى مستاجرم و دوست دوران کودکیم منزل ۴٠٠ مترى دارد، خواست خداست؟ در این مقاله برآنیم تا به این سوالات پاسخ دهیم. از کودکى به ما اینگونه آموخته اند که هر اتفاقى افتاد بگوییم خواست خدا بود. اگر زمین خوردیم، اگر تصادف کردیم، اگر عاشق شدیم، اگر ورشکست شدیم ووووو چرا خواست خدا را عامل عدم موفقیت یا موفقیت می دانیم؟

دو دسته دلیل برای این موضوع که خدا را دلیل موفقیت یا عدم موفقیت بدانیم وجود دارد.

دسته اول : مسئولیت گریزی ذاتی انسانی: برخلاف تصور رایج که گمان می کنند وظیفه مغز کمک به پیشرفت و حرکت رو به جلو است باید بدانیم مکانیزم مغز ما اینگونه است که ترجیح می دهد کار جدید انجام ندهد و وضع فعلی را حفظ کند. برای آشنایی بیشتر با مکانیزم مغز مقاله رایگان آشنایی با مغزهای سه گانه را از اینجا بخوانید. بنابراین وقتی می بینیم دوستمان به موفقیتی که ما آرزوی رسیدن به آن را داشتیم رسیده ولی ما نرسیدیم مغز چه واکنشی نشان می دهد؟ طبق حالت پیش فرض برای حفظ وضع موجود دنبال بهانه می گردد که ما وادار به انجام کار جدید نشویم. یکی از این بهانه ها خواست خداست. یعنی وقتی می گوییم خواست خدا بوده که او موفق شود و ما موفق نشویم. دیگر وادار نمی شویم به ایجاد تغییر در خودمان و انجام کار جدید. اگر بهانه نیاوریم و بگوییم او تلاشش چند برابر من بود و من با تنبلی و اهمال کاری و وقت گذارانی در فضای مجازی نتوانستم به آن خواسته برسم آن وقت وادار می شوم کار جدیدی انجام دهم و در جهت تغییر خودم کاری انجام دهم و تلاشم را بیشتر کنم که در حالت پیش فرض این رفتار برخلاف خواست مغزما است. در مجموع بهانه ها در این خصوص مهمترین عامل برای انداختن موفقیت او یا عدم موفقیت خودمان به گردن خداست.

بهانه چیست؟

بهانه دلیلی است که معمولاً برای نرسیدن به خواسته و عدم موفقیتمان یا توجیه موفقیت دیگران، آن را به خود و اطرافیان ارائه می‌کنیم تا از بار گناهمان کم کنیم. آن هم در شرایطی که عده ای در شرایطی مانند ما، یا حتی بدتر از ما موفق شده اند به همان خواستته و موفقیت برسند.

چطور بفهمیم علت بهانه گیری چیست؟

برای اینکه بفهمیم دلیلی که به خود یا دیگران ارائه کرده ایم بهانه است یا یک دلیل واقعی باید به این سؤال پاسخ دهیم: آیا فرد یا افراد دیگری بوده اند که در شرایطی مشابه شرایط ما یا حتی بدتر از شرایطی که ما داشته ایم، به آن خواسته برسند؟ اگر پاسخ به این سؤال منفی بود که خدا رو شکر شما بهانه نیاورده اید و یک دلیل واقعی ارائه کرده اید، اما اگر پاسخ مثبت است دلیل شما یک بهانه بیشتر نبوده است.

یک خبر بد برای علت بهانه گیری

خبر بد این است که متأسفانه در اغلب یا بیش از ۹۹ درصد از موارد ما بهانه آورده ایم. همیشه بوده اند افرادی که در شرایط بسیار بدتر از ما به هدف مشابه ما رسیده اند یا موفقیت مد نظر ما را بدست آورده اند. علت بهانه گیری ها غالبا یک دلیل واقعی نیست. بلکه یک بهانه ی تمام عیار است.

بهرام پیکاسو

سال ۹۴ در حاشیه سفری که به هلند داشتم. به نمایشگاه نقاشی سفارتخانه ها که در شهر واسنار هلند برگزار میشد، رفتم. خوشبختانه سفارت کشور جمهوری اسلامی ایران هم در این نمایشگاه حضور فعال داشت. اما نکته جالب و سوژه اصلی این نمایشگاه حضور نوجوان معلول ایرانی و نمایش آثار او در این نمایشگاه بود. بهرام صدری که از سوی کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران ملقب به بهرام پیکاسو شده بود از ناحیه هر دو دست و هردو پا دچار معلولیت است. و با آرنج نقاشی های زیبایش را خلق کرده است. او بعد از عرضه نمایشگاه آثارش در ایران توسط دو ایرانی مقیم هلند، آقایان روحی و تمیجانی شناسایی و با کمک آنها در نمایشگاه سفارتخانه ها در هلند شرکت کرد. میزان فروش آثار او حتی بیشتر از هنرمندان بین المللی بود.نقش خدا در موفقیتدسته دوم: آیات تعز من تشاء و تزل من تشاء در قران: اما دسته دوم از دلایل نسبت دادن عدم موفقیت به خدا ریشه در عقاید مذهبی دارد و عده ای با تمسک به چند آیه و روایت در واقع همان کاری را می کنند که دسته اول کردند. یعنی بهانه ای می آورند تا وادار به انجام کار جدید نشوند. بهانه ای که شاید دهان پر کن باشد و خوب روی حرف خدا که نمی شود حرف زد. علت این برداشت ناصحیح از کلام خدا ریشه در جبر گرایی دار د که قدمت هزار ساله در تاریخ اسلام دارد و موضوع بحث ما نیست. اما خوشبختانه فهم اینگونه روایات و آیات با کمک سایر آیات براى ما روشن است و این بهانه هم از دست اهمال کارها و تنبل ها خارج است. بعنوان نمونه به یک آیه که بیشترین استفاده را در این خصوص دارد اشاره می کنیم:

آیه قران درخصوص نقش خدا در موفقیت:

آیه ۲۶ سوره آل عمران : ﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾ «بگو: بارالها! ای دارنده پادشاهی و (هستی) به هر کس که بخواهی، پادشاهی (و فرمانروایی) می‌بخشی، و از هر کس بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) را می‌گیری، و هر کس را بخواهی عزت مى دهى، و هر که را بخواهى خوار می‌کنی، همه خوبی‌ها به دست توست، بی‌شک تو بر هر چیز توانایی» همانطور که ملاحظه می شود در ظاهر آیه، ثروتمند بودن یا فقیر بودن، عزت داشتن یا بی عزت و ذلیل بودن و در یک کلام موفق بودن یا موفق نبودن به خدا نسبت داده شده. یعنی خدا خواسته او موفق شود و من نشوم ، خدا خواسته که هم کلاسیم بهترین دانشگاه قبول شود و من نشوم. خد ا خواسته که من در خانه ای ۴۰ متری زندگی کنم و دوست دوران کودکیم که وضع مالیشان آن موقع بدتر از ما بود حالا در خانه ۴۰۰ متر ی زندگی کند. آیا خدا خواسته که عده اى بدبخت شوند؟

سنت های الهی همان خواست خدا در موفقیت است:

در این عالم قوانینی وجود دارد که براساس آن این عالم اداره می شود. در اسلام به این قوانین که حاکم بر طبیعت هستند سنت الهی گفته می شود.

در سوره فتح آیه ۲۳ می خوانیم:

سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا: سنتهای (قوانین) الهی همواره بوده است و هرگز در سنتهای الهی تغییر نخواهی یافت.

قوانین بسیار دقیقی بر این عالم حاکم است که در اسلام به آنها سنتهای الهی گویند. در ادبیات دینی شرق دور و دینهای شرق آسیایی به آن قوانین کائنات می گویند. در ادبیات جدید و فلسفه غرب نیز از آن به قوانین متافیزیک تعبیر می شود.

خداوند عمل کسانی را که به اختیار خود آن قوانین را انجام می دهند و یا به اختیار خود از قوانین الهی سرپیچی می کنند و یا از سنتهایی که نتیجه انحطاط دارد پیروی می کنند را به خود نسبت می دهد.
مانند معلمی که نمره دانش آموزانش را به خود نسبت می دهد. می گوید: به تو علی آقا ۲۰ دادم و به تو محمد آقا ۵ دادم. یعنی علی بواسطه عملکرد خوب خود در امتحان نمره ۲۰ گرفته است. محمد هم بواسطه عملکرد بد خودش نمره تجدیدی و ۵ گرفته است.

اساسا قران کریم عمل و سعی و تلاش را دلیل موفقیت می داند: در آیه ۲۸ از سوره جاثیه اینگونه می خوانیم: …کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعَىٰٓ إِلَىٰ کِتَٰبِهَا ٱلْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ , … هر امّتی بسوی کتابش خوانده می‌شود، و (به آنها می‌گویند:) امروز جزای آنچه را انجام می‌دادید به شما می‌دهند! طبیعی است اگر نیک اعمالی انجام دادیم در آن روز جزای خیر می بینیم و اگر بدکردار بودیم که ضرر می بینیم. موفقیت و عدم موفقیت در قیامت طبق این آیه به میزان سعی و تلاش ما در دنیا در اینخصوص بستگی دارد و نه خواست و عدم خواست خدا.
آیات نقش خواست انسان در موفقیت:مثلا آتش می سوزاند و آب آتش را خاموش می کند. پس اگر کسی کبریت را روشن کرد و جایی را آتش زد در واقع توانسته است با استفاده از قوانین و سنتهای الهی کاری را انجام دهد. از این بابت یعنی با استفاده از خواست خدا (انجام سنت الهی ) به موفقیت در کار ی که مدنظرش بود (روشن کردن آتش ) رسیده است. بعنوان مثال از سنتهای الهی در قران کریم اینگونه امده که کسی که از مال یا علمش به اندازه انفاق کند خدا بر مالش می افزاید و کسی که بخیل است چه در انفاق مال و چه علم یقینا به خود ضرر می رساند. حالا اگر کسی بخیل شد و نه از مال و نه از علمش انفاق نکرد معنى آن این است که به خواست خدا متضرر شده و کسی که به سنت و قانون الهی احترام گذاشت و انفاق کرد به خواست خدا موفق شده است. به آیات ۳تا ۱۴ سوره لیل دقت کنید: ﴿إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى«که یقیناً سعی (و تلاش) شما مختلف است» فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى«پس اما کسی‌که (در راه الله) بخشید و پرهیزگاری کرد» وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى«و (سخنان) نیک را تصدیق کرد» فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى«پس ما او را برای (راه) آسان توفیق می‌دهیم» وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى«و اما کسی‌که بخل ورزید و بی نیازی طلبید» وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى«و (نیز سخنان) نیک را تکذیب کرد» فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى«پس بزوری او را به (راه) دشوار سوق می‌دهیم» وَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى«و هنگامی‌که سرازیر (جهنم) شود، مالش به حال او سودی نخواهد داشت» إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى«مسلماً هدایت (و راهنمائی) کردن بر (عهدۀ) ماست» وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَهَ وَالْأُولَى«و محققاً آخرت و دنیا از آن ماست» فَأَنْذَرْتُکُمْ نَارًا تَلَظَّى﴾ «پس من شما را از آتشی شعله‌ور بیم دادم» به زیبایی در آیه سوم این سوره (اولین آیه ذکر شده در بالا) بیان فرمود ه که تفاوت در سعی و تلاش شما علت تفاوت در نتیجه گیری شماست: ﴿إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى«که یقیناً سعی (و تلاش) شما مختلف است» آن کس که سعیش در مسیر سنت الهی بیشتر باشد موفق است و آن کس که سعیش در مسیر الهی نباشد و یا معکوس حرکت کند موفق نیست. در روایتی از حضرت علی (ع) آمده که: انسان خوش اخلاق روزیش بیشتر است. این به این معنا نیست که فرشتگانی هر شب برای انسان خوش اخلاق از آسمان کیسه طلا و دلار می آورند. بلکه به این معناست که : سنت الهی بر این قرار گرفته است که افراد خوش اخلاق محبتشان در دل مردم بیشتر است. دوستی داشتم که می گفت سر کوچه مان یک سوپر مارکتی هست ولى من ترجیچ می دهم که دوتا کوچه پایین تر بروم از سوپری که فروشنده اش همیشه لبخند می زند و حسابی تحویلم میگرید خرید کنم. این یعنی روزی بیشتر . یعنی خواست خدا بر این قرار گرفته افرادی که سنت خوش اخلاقی را دارند در کسب و کار روزی بیشتر ببرند. و افراد بد اخلاق روزی کمتر ببرند.

سوره عصر و نجم در خواست انسان برای موفقیت:

در سوره عصر هم اینگونه آمده همه انسانها زیانکارند و به موفقیت نمی رسند مگر کسانی که مومن به خدا باشند و سعی و تلاش صالح (مفید و مثبت) کنند: ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِی خُسۡرٍ٢ إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ….﴾ در سوره نجم آیه ۳۹ و ۴۰به صراحت هر آنچه انسان دارد را ناشی از تلاشش می داند: وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى«و اینکه برای انسان (بهره‌ای) جز آنچه سعی کرده، نیست» وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى﴾ «و اینکه به زودی (حاصل) تلاش و سعی او دیده خواهد شد» حالا شاید منظور از خواست خدا در موفقیت و عدم موفقیت را بهتر درک کنیم.

معنای دقیق نقش خدا در موفقیت:

بعنوان جمعبندى مطالب بیان شده، خواست خدا را یکبار دیگر در موفقیت یا عدم موفقیت تبیین میکنیم: خواست خدا یعنی حرکت ما و تلاش ما در جهت سنتها و قوانین مثبت الهی و عدم خواست خدا یعنی کم تحرکی و عدم تلاش ما در جهت تحقق سنتها و قوانین مثبت الهی است.

فهم صحیح از آیات نقش خدا در موفقیت:

حالا برگردیم به آیه ۲۶ آل عمران که ابتدای این بحث آوریدم و گفتیم بهانه ای شده تا برخی افراد توجیه کنند عدم موفقیت خود و موفقیت دیگران را : ﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾ برداشت ترجمه گون اینجانب: «بگو: بارالها! ای دارنده پادشاهی و (هستی) به هر کس که در مسیر سنتهای تو تلاش کند تو به او ملک و نعمت می دهی و هرکس که از مسیر سنتها و قوانین تو نگذرد و پشت کند به او نعمت و موفقیت نمی دهی. عزت از آن کسی است که سعیش در مسیر تحقق سنتهای تو بسیار باشد و ذلیل است هر که در مسیر سنتهای تو به بیراهه برود و تلاش نکند. » امیدوارم همه ما با مسئولیت پذیرى رفتارها و آن چیزى که هستیم، کمک کنیم در جهت تغییر خودمان و حرکت بیشتر به سمت مرفقیت و کامیابى. کتاب ماموریت خیلى ممکن را تالیف کردم تا افرادى که تغییر کردن را دشوار مى دانند کمک کنم به راحتى و با انجام چندکار کوچک به تغییر مدنظرشان برسند. براى آشنایى بیشتر با این کتاب و مطالعه رایگان بخشى از آن اینجا را کلیک کنید. براى دریافت کتاب هم از این لینک استفاده کنید.

فرق نگاه ابلیس گونه و پیامبرانه به نقش خدا در موفقیت:

حالا که معنای آیات بظاهر جبرگرایانه در عدم موفقیتها برای ما روش شد. راحت تر می توانم از تفاوت دو دیدگاه ابلیس و پیامبر خدا ابراهیم (ع) برای شما صحبت کنم.

نگاه ابلیس اینگونه است که وقتی به او ضرر و مشکلی می رسد به جای آنکه به خود نسبت دهد. آن را به خدا نسبت می دهد:

سوره حجر آیه ۳۹: قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنی : خدا یا تو مرا گراه کردی.

در حالیکه نگاه و ادبیات پیامبران اینگونه است که کاستی ها را به خود نسبت می دهند و تکامل و درستی را به خدا منسوب می کنند: ابراهیم در معرفی پروردگارش چه زیبا می گوید:

شعراء ۸۰ : وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ: پروردگار من کسی است که وقتی مریض می شوم مرا شفا می دهد.

نگفت: کسی است که هم مریضی می دهد و هم شفا می دهد. بلکه مریض شدن را به خودش و شفا را به خدا نسبت داد.

ذهن ما عادت کرده است که بدی را به خود نسبت ندهد تا وادار به انجام کار جدید و ایجاد تغییر نشود. مراقب باشیم کدام نگاه را انتخاب کرده ایم.

ادبیات و نگاه ابلیس یا نگاه ابراهیم؟

معرفی یک سنت الهی بسیار موثر د ر موفقیت:

با مهارت آموزی در واقع به مسیر موفقیت وارد می شویم و خواست خدا بر این قرار گرفته است که:

افرادی که مهارت می آموزند و از مهارت آموخته شده عملا در زندگی و رشد کسب و کارشان بهره می برند به موفقیت خواهند رسید.

و کسانی که خود را عقل کل می دانند. و سرمایه گذاری آموزشی را امری ابلهانه می دانند از آن دور می شوند و محکوم به عادی بودند.

دوستان عزیزم حالا که خواندن این مقاله را به پایان رساندید می خواهم شما را با محصولی آشنا کنم که با فراگیری آن می توانید به موفقیت نزدیکتر شوید.
تمام افراد موفق در این دو مهارت سرامدند و با ولع تمام تکنیکهای آن را در زندگی و ارتباطاتشان استفاده می کنند..

منبع:https://abbasalipoor.com/

بازدیدها: 3

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *